سطحی نگری، آفت جامعه
این درست نیست که هر آنچه در نگاه اول درمی یابیم، عاملی برای نتیجه گیری از برداشتمان باشد. اگر مثلا رنگی را سیاه می بینیم و یا آسمانی را آبی، به این معنا نیست که دقیقا همین است که می بینیم. ما نمی توانیم رابطه بین حواس پنج گانه را با پدیده های اطراف انکار کنیم اما در عین حال نیز نمی توان گفت که هر آنچه حس می کنیم، همان درست است.
مقدمه فوق را برای warm up ذهنی عرض کردم تا کمی به مساله نزدیک شویم. روزانه با افراد زیادی سر و کار داریم که با نگاه اول و گوش دادن به چیزی، تمامی انچه را که باید بدانند کسب می کنند اما نمی دانند که این یافته هایشان فقط به اندازه بسیار کمی قابل اعتماد است. اینطور نیست که هرآنچه از زندگی، افراد، جامعه و … می بینیم دقیقا همین است. بسیاری از زشتیها و پلیدی ها در ظاهری زیبا رخ نمایان کرده اند و بسیار زیاد است که زیبایی ها و صافی ها در هاله ای از تاریکی مخفی شده اند.
اینجاست که سطحی نگری خود را نشان می دهد. برداشت های زودهنگام، ایراد نظرهای فوری و عمومی کردن آن، نتیجه گیری از رفتار افراد با یک نگاه به آنان و …. اشتباه بزرگ اینجاست که نتیجه گیری فقط در عرض چند ثانیه و یا دقیقه صورت می گیرد. بدون هیچ توجهی به حالات و موقعیت؛ بسیاری از رفتارهای زشت در موقعیتهایی شکل می گیرند که فرد خود راضی به انجام آنها نیست اما شرایط حاکم اینطور جبر می کنند که فرد ناگزیر از انجام آن هاست.
اینکه به شخصیت افراد را از روی رفتار لحظه ایشان پی ببریم، کاری اشتباه است. زیرا همانطور که عرض شد رفتار در شرایط مختلف متفاوت است. رفتار یک پدیده استاتیک نیست بلکه دائما در حال تغییر است. خوب است قبل از برداشت، به سابقه افراد کمی بنگریم. حالتی را در نظر بگیرید که یک نفر برای شما موضوعی را با آب و تاب فراوان از رفتار غلط یک فرد تعریف می کند و شما نیز به راحتی و با برداشتی کاملا سطحی آنرا قبول می کنید. اما آیا به جوانب رفتار فرد نیز دقت کرده اید؟ آیا می دانید که چرا چنین رفتاری از وی سر زده است؟
سطحی نگری اکنون تا جایی پیش رفته که مسائل مهمی همچون ارزشها و باورها را زیر سوال برده است. چیزهایی که عمری فرد با آنها می زیسته است، اکنون با یک کلام یا دید منفی، کاملا برعکس شده و ضد ارزش تلقی می گردد. عاقبت سطحی نگری نوعی خودباختگی و تن در دادن به پوچی خواهد بود.
دید درست و نگرش عمقی به مسائل – هر مساله ای – از کوچک گرفته تا بزرگ، باعث تعالی شخصیتی انسان شده و بصیرت وی را نسبت به زندگی و ایده آل های آن بالا ببرد.
(توضیحات بیشتر در باب جامعه مصرف گرا، بورژوازی، مصرف گرایی در نوشته های آتی عرض خواهد شد.)
بله این یکی از بزرگترین مشکلاته.
سلام
با مطلب شما موافقم ، اما متاسفانه این کار داره کم کم به یک فرهنگ تبدیل میشه.
سلام دوست عزيز.سال نو مبارک
از طريق گوگل با سايتت آشنا شدم و خيلي خوشم اومد.
منم يه وبلاگ شخصي دارم http://gtm396.zet.ir
که فقط مطالب شخصي و تخصصي رشته خودمو مينويسم ولي دوست دارم يه وبلاگ پربازديد هم داشته باشم که اين وبلاگ رو راه اندازي کردم http://grand.persianblog.ir
خوشحال ميشم با هم تبادل لينک کنيم.
البته من قبلا يه وبلاگ پربازديد در ميهن بلاگ داشتم به نام آموزشهاي اينترنتي که خيلي زحمت کشيده بودم واسش و داراي رنک چهار شده بود ولي ميهن بلاگ حذفش کرد.
خيلي خوشحال شدم از ديدن سايتت.به منم سر بزن http://grand.persianblog.ir
سلام از وبت خیلی خوشم اومد خوشحال میشم به من هم سر بزنی و اگه دوست داشتی با هم تبادل لینک کنیم
سلام. سایت شما را با نام پورعلی.نت در بخش سایت های مفید وب خود لینک کردم. در صورت امکان سایت من را با نام آخرین اخبار فوتبال لینک کنید. تشکر
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما دوست عزیز
ممنونم از وب زیبا و مطالب عالیتون
میخواستم با سایت شما تبادل لینک کنم اگر شماهم مایل به تبادل لینک هستید لطفا با عنوان .:: میهن کمپ ::. و آدرس http://www.mihancamp.com
لینک کنید و بهم خبربدین تا سریع لینکتون کنم
پیج رنک میهن کمپ : 3
رتبه الکسا: 40.000
بازدید روزانه: 30.000
منتظر خبرتون هستم با تشکر
دلایل اینکار خیلی چیزها میتونه باشه منتها دلیل فقر فرهنگی فعلی جامعه ما مشکلات اقتصادیه.
وقتی کسی از کار بیکار شده و چاره ای جز درگیری نداره ازش چه انتظاری خواهید داشت.