هنر “نه” گفتن؛ ببخشید ناراحت شدید؟
– “سلام، حالتون خوبه؟ ببخشید ممکنه ماشینتونو چند ساعتی به من قرض بدید؟”
– “راستش… حقیقت… آخه… … بله. مشکلی نداره. فقط مواظب باشید!”
گاهی اوقات آنچنان در رودربایستی گیر می کنیم که در آن لحظه حاضریم همه دنیا را به طرف مقابل بدهیم که کار پیش رویمان انجام نشود. این در حالیست که طرف مقابل هیچ اصراری ندارد و این خودمان هستیم که برای یک لحظه در دوراهی قبول کردن یا رد کردن درخواست یا پیشنهاد فرد مقابل گیر می کنیم.
گاهی اوقات تصمیم گیری در این لحظات فوق العاده سخت و حساس بوده و گاهی نیز سرنوشت ساز می شود. مثال فوق که شاید مثالی روزمره از مراجعه دوستان و آشنایان به شما باشد، نمونه ای از صداها درخواست و پیشنهاد است که به سوی ما روانه می شود. برای مثال درخواست چیزی که شاید برای ما بسیار با ارزش تر و با اهمیت تر از آن چیزی باشد که فرد مقابل فکرش را می کند و یا پیشنهاد انجام کاری که یا از دست ما بر نمی آید و یا فرصت انجام آنرا نداریم و یا اینکه انجام آن کار از ذائقۀ ما خارج است (مانند…). همۀ این موارد نمونه هایی است از دوراهی تصمیم فوری. این دوراهی ها هنگامی دردسرسازتر می شود که ما روی وسایل خود حساس بوده و یا برای دقیقه دقیقه زندگی خود برنامه داریم (مانند من پرمشغله!).
مشکل اینجاست که بسیاری از ما قدرت ویا شاید جرات گفتن “نه” و رد درخواست و پیشنهاد دیگران را نداریم و شاید هم خجالت بکشیم.
در اینجاست که هنر نه گفتن و در واقع هنر رد درخواست یا پیشنهاد دیگران به خوبی نمایان می شود و همچنین در واقع اعتماد به نفس ما خودش را نمایان می کند. هنر نه گفتن که یکی از مباحث روز روانشناسی است در واقع به این می پردازد که “با یک نه گفتن، عمری را می توان شاد زیست و یا اسیر بود“.
قبل از پاسخ به درخواست یا پیشنهاد دیگران بهتر است موارد زیر را به سرعت مرور کنیم :
1 – آیا ما به اندازۀ کافی وقت داریم؟ آیا ارزش وقت ما بیشتر از این نیست؟
2 – اولویت امور خود را بدانیم. آیا این درخواست یا پیشنهاد در برنامه ریزی من می گنجد؟
3 – انجام کارها با سرعت بالا و در وقت کم باعث ایجاد استرس می شود. آیا من استرس را دوست دارم؟
4 – امانت دادن وسایل با ارزش خودمان به مردم باعث ایجاد نگرانی در ما می شود. آیا من نگرانی را دوست دارم؟
5 – آیا نتیجۀ این کار برای ما مثمر ثمر خواهد بود؟ آیا این کار ما در واقع ابزار دیگران شدن است؟
6 – آیا در ازای انجام این کار، کارهای بهتری را از دست نخواهم داد؟
و …
ما یا دیگران؟
پس از بررسی فوری موارد فوق، بهتر است به این بپردازیم که من یا تو؟ یعنی من برای خودم مهمترم یا تو برای من؟ اینکه من ناراحت شوم، من دچار استرس شوم، من نگران شوم، وقت من گرفته شود، برنامه ریزی روزانه من بهم بخورد، وسایلم خراب شوند و … بهتر است یا اینکه تو؟
مطمئن باشیم که اگر ما این درخواست یا پیشنهاد را قبول نکنیم، این کار لنگ نمی شود و این فرد بدبخت (!) نمی شود. چه بسیار افرادی که این پیشنهاد یا درخواست را به بهترین نحو و در اسرع وقت انجام می دهند. پس بحث اول یعنی اینکه “اگر من نکنم چه می شود” حل شده است.
شاید ناراحت شود …
اینکه ما ناراحت شویم بهتر است یا دیگران؟ بیشتر اوقات رد درخواست دیگران هیچ ناراحتی و دلخوری را بوجود نمی اورد. برای آن موارد استثنا هم نگران نباشیم. چرا که وقتی فرد مقابل ما ببیند که ما با منطق و برنامه ریزی قبلی و با اعتماد بنفس درخواست او را رد می کنیم مطمئنا ناراحت نخواهد شد. اما اگر هم ناراحت شد مهم نیست. زیرا کسی که به راحتی از رد درخواست خود توسط دیگران ناراحت شود، مطمئنا از نتیجه انجام کار خود توسط ما (حتی اگر به بهترین نحو باشد) هم راضی نخواهد بود. پس همان بهتر که درخواست یا پیشنهاد او رد شود.
در جواب چه بگوییم بهتر است؟ آیا فقط “نه” کافیست؟
در رد درخواست دیگران بهتر است نه به طور مستقیم به کار نرود بلکه با کمی کلمات زیبا آمیخته شود. همچنین یک لبخند کوچک می تواند جملۀ ما را مزین کند. برای مثال جملات زیر می تواند مفید باشد :
– خیلی دوست دارم انجام وظیفه کنم اما حیف که…
– متاسفانه الآن با توجه به ……… برایم مقدور نیست.
– اگر عذر مرا بپذیرید مرا خوشحال کرده اید.
– حقیقتا در برنامه ریزی امروز من نمی گنجد. آیندۀ نزدیک در خدمتتان هستم.
– چه خوب است اگر این وظیفه را به گردن من نیندازید.
– با توجه به اینکه در مدت زمان کوتاه، نتیجه کارها مثمر ثمر نخواهد بود، از انجام این وظیفه معذورم.
– این کار در تخصص من نیست و من به اموری که در آنها سررشته ندارم وارد نمی شوم.
این مطلب را نیز دقت داشته باشیم که رد درخواست را با دروغ پاسخ ندهیم. زیرا باعث خراب تر شدن اوضاع می شود. در آخر هم همانطور که می دانیم، ما هیچوقت نمی توانیم همۀ مردم و اطرافیانمان را به طور 100% از خودمان راضی نگه داریم. پس نگران نباشیم و همانطور که دلمان می خواهد عمل کنیم.
این موضوع یکی از مشکلات اخلاقیه منه .
از این به بعد باید سعی کنم به کارهایی که واقعا برایم مشکل سازند "نه" بگویم !
ممنون از شما
بسیار عالی و کاربردی
پاینده باشید
مفید بود
مرسی (;
نه… ! شنفتی عمو اوغلی؟ نه…!
راستش تو ایران نه گفتن خیلی سخته. چون اینجا همه از هم توقعات نابجا دارن و با نه شنیدن ناراحت می شن. و طوری برخورد می کنن که آدم ترجیح مده به جای روراست بودن و نه گفتن بهشون دوروغ بگه و یه جورایی بپیچونه. من خودم خیلی دارم برای اینکه هنر نه گفتن رو یاد بگیرم تلاش می کنم اما ای کاش در کنار این مسئله این رو هم تمرین کنیم که اگه نه شنیدیم هم ناراحت نشیم. چون به نظر من اکثر ما تو این مسئله ضعف داریم.
سلام
مرسی از مطالبتون, من “نه” گفتن رو بلدم و انجام میدم, به این دلیل که همه اقوامم میدونن فرد رک گو و صادقی هستم, اگر بتونم انجام بدم و مشکلی واسه انجامش باشه و یا ناراضی باشم همراه با معذرت خواهی نه رو میگم. به نظر من این بهترین جواب برای انجام کاری هست که امکان داره قبولش نداشته باشیم و یا هر لحظه پشیمون بشیم… این رو هم بدونیم که با جواب مثبت دادن امکان داره 1فرد رو برای محول کردن کارهای بعدی و … بیشتر تشویق کنیم..
مرسی از مطلبتون
با درود و احترام
مطالب سایت بسیار مفید و کاربردی هست.
واقعا عالیست . بسیار متشکرم.
این حرفا خود خواهی ادمو می رسونه گاهی وقتا بهتر نیست یه ذره به خودمون سختی بدیم تا کمی از مشغله های دیگران کاسته بشه؟ شاید هم روزی ما به دیگران نیاز داشته باشیم.
بعضیا واقعا عادتشونه از دیگران مثل برده کار بکشن.بعضیااعتقاد دارن دیگران وظیفشونه.قدرت تفکیک توی همه زمینه ها چیز خوبیه.
با سلام اینروزا همه یا پول میخوان ازمون یا تعهد حسابداری که اکثریت هم عواقب ناخوشایندی برای من دارد.
با سلام کاشکی میشد خیلی از این موضوعات از بچگی تو سرمون میرفت دیگه وقتی شخصصیتت طوری شکل میگیره که نه گفتن برات سخته تو سی سالگی مطمئنا نمشه ترکش کنی.