بیگانه پرستی (از نوع خانوادگی)
خانوادهای را فرض کنید که یک پسر متخصص امور مشاوره و یک دختر پزشک دارد. پدر دچار مشکلی در کار خود شده است. او بدون معطلی به روزنامه مراجعه کرده و شماره یک مشاوره را از قسمت نیازمندیها جدا نموده و سریعا از او وقت گرفته و به وی مراجعه مینماید. مادر، دچار سردرد میشود. به پزشک عمومی نزدیک منزل مراجعه نموده و نسخه دریافت مینماید.
سوال : آیا این پدر و مادر از فرزندان خود فراموش کردهاند؟ آیا عملکرد آنها را قبول ندارند؟
این مسئله که برخی خانوادهها امور روزمره و شاید امور مهم خود را با افراد غریبه در میان گذارده و آنها را به داخل گود وارد مینمایند و بدون اینکه کوچکترین توجهی به افراد خانوادۀ خود چه دور و چه نزدیک داشته باشند مسائل خود را رتق و فتق مینمایند، یکی از معضلات امروز برخی خانوادهها است.
بیگانه پرستی خانوادگی (اصطلاح ساختۀ من) مسئلهای است که کم و بیش برخی جوانان و بعضا بزرگترها را به خود مشغول مینماید. اما دلیل اینکه چرا بعضی افراد از خویشاوندان خود به دورند و بعضا اصلا توجهی به اقوام و آشنایان خود نمیکنند چه میتواند باشد؟
به نظر من عوامل متعددی از جمله موارد زیر میتواند در روی آوردن به سمت بیگانگان و افراد غیر فامیل موثر باشد که همۀ این موارد قابل پیشگیری است:
عدم اعتماد و ترس از لو رفتن مسائل شخصی : در این مورد میتوان به مسئلهای که در بسیاری از خانوادهها موجب بروز اختلافات میشود اشاره نمود. فرد صحبتی را با آشنای خود باز نموده و همین امر موجب گسترش مسئله درمیان آشنایان میگردد و در این میان ناخشنودی بعضی را باعث میگردد.
عدم اعتقاد به مفید واقع شدن : این مسئله که به نظر من بسیار مهم و درخور توجه است، به این امر اشاره دارد که گاهی ما دوست، فامیل و آشنای خود را بیتجربهترین و ناکارامدترین فرد تلقی کرده و مشورت و در میان گذاردن مسئله را با وی کاملا بیفایده و بیهوده میدانیم که متاسفانه این معضل معمولا بین پدر و پسر وجود دارد.
عدم وجود رابطه مناسب در خانواده و گاه وجود برخی اختلافات و تناقضات فکری خانوادگی : در بسیاری از خانوادهها، افراد مایل به دیدن که هیچ، به شنیدن نام همدیگر نیستند که این مسئله نیاز به توضیح اضافی ندارد.
تصور مبنی بر سوء استفاده خانواده از روی آوردن به آنها : مثلا پدری را تصور کنید که به دلیل اینکه با خود تصور میکند اگر با فرزندش مسئلهای را در میان گذاشته و یا کاری را از وی بخواهد به او بیش از حد بها داده و شاید باعث سوء استفاده فرزند از او شود که متاسفانه این تصور غلط مشغلۀ فکری برخی جوانان است.
خجالت : بدون شرح.
غرور : فرد حاضر است یک میلیون تومان خرج غریبه کند اما صدهزار تومان خرج آشنا نکند. غرور کاذب وی اجازۀ مشورت، همفکری، مراجعه و درخواست از آشنا را از وی سلب نموده است که اکثر این موارد به دلیل وجود ریشههایی از حسادت است.
نتایج روی آوردن به آشنا و فامیل :
1 – خانواده همخون ما هستند و نظر آنها تقریبا نزدیک به نظر ماست و شاید مدت زمانی را که با غریبه مسئله ای را مطرح کنیم دو برابر همان زمان باشد که با خانواده مطرح میکنیم.
2 – خانواده ما را میشناسند و با اخلاق و روحیات ما آشنا هستند و شاید مشورت با آنها مثمرثمرتر واقع شود تا دیگران، بعلاوه اینکه آنها نیاز ما را نزدیک تر به میل ما برطرف مینمایند.
3 – کم شدن هزینه.
4 – در دسترس بودن خانواده.
5 – کمک به خانواده در بالا بردن تجربه، حس مسئولیت پذیری و گاهی درآمد بخصوص در فرزندان
6 – استحکام رابطه خانوادگی.
7 – جلوگیری از هر گونه سوء استفاده احتمالی افراد بیگانه.
و …
بیایید اولویت را در ارتباط با اقوام و خویشاوندان خود قرار دهیم بخصوص در ارتباط با فرزندانمان.
سلام
کاش سنتون بین 18 تا 23-24 بود و میفهمیدید معنی واقعی شکاف بین فرزندان و پدر و مادر یعنی چه…
پدری که حتی سلام تو رو بررسی میکنه و….