دغدغه های روزانه : چرا به خاطر یک نفر چندین نفر؟
سلام.
امروز که چه عرض کنم هر روز هنگام رانندگی به این مسائل بر می خورم . چرا به خاطر راننده تاکسی ای که حوصله ندارد گوشه خیابان پارک کند و وسط خیابان پارک می نماید، باید 7 یا 8 یا بیشتر عدد ماشین دیگر منتظر بمانند تا او با مسافرش تسویه حساب کرده و شاید هم ثانیه هایی را به جنجال بر سر مبلغ بگذراند و اصلا شاید در بستی گیرش آمده و بعد در آینه چهار تا دری بری به پشت سری هایش گفته به این معنا که “بابا چه خبره ، مگه سر میبرید؟؟” ولی هنگامی که شما ماشینت پشت چراغ قرمز خاموش شده و روشن نمی شود، همین، همین راننده تاکسی با بوق های متوالی بر روی سلسله اعصاب مغز شما راه می رود ؟
چرا ؟
آقا نميدونم الان اين ديدگاه رو ميخوني يا نه؟
ولي مشكل مذكور و همه و همه و همه مشكلات ما ريشه در فرهنگ (بيفرهنگي) ما دارد. همين و بس